با کلک های معروف شعبده بازان بزرگ آشنا شوید!
به گزارش وبلاگ 8 شارژ، مجله همشهری سرنخ : کلاس های شعبده بازی محل بازگو کردن راز هایی است که تا سال ها سر به مهر به جای مانده اند. راز نمایش های شگفت آور که هنوز هم به شیوه های گوناگونی در دنیا اجرا می گردد، در بین تردست ها با عنوان کد شعبده مشهور است. این کد های مخفی آن قدر حیاتی و مهم هستند که شعبده باز های مشهور دنیا آن ها را در بانک های مشهور و صندوق های امنیتی ویژه نگهداری می نمایند. با این وجود همواره راز هایی هستند که فاش شده و در دنیا پخش می شوند. این ها نمونه هایی از معمول ترین شعبده های دنیا و رازهایشان است که در کلاس های شعبده بازی دنیا به آماتور ها آموزش داده می گردد.
درآوردن سکه از پشت گوش
یکی از معروف ترین تردستی ها که همواره با وجود ساده بودن، هنوز هم سرگرم نماینده و جالب است، بیرون آوردن سکه از پشت گوش است. در این شعبده مشهور، مجری بعد از نشان دادن دست های خالی، یکی از حضار داوطلب را به روی سن احضار می نماید. بعد از بیان کلمات عجیب و در حالی که انگار یک ورد جادویی بر زبان می آورد، سکه کوچکی را از پشت گوش یا گردن دیدنگر بیرون می آورد. زمانی گفته می شد که این دو نفر یعنی مجری و دیدنگر احتمالا با هم آشنا بوده اند و دیدنچی از قبل سکه ای را در یقه پیراهنش پنهان نموده است. اما وقتی دیدنچیانی از وسط سالن، آن هم در حالی که پیراهنشان بدون یقه بود، به روی صحنه آورده شدند، هیچ کس به جز شعبده باز ها نمی توانست درباره راز این شعبده حرفی به میان بیاورد. حالا ما این راز مهم را با شما در میان می گذاریم.
در این شعبده، معمولا شعبده باز یک انگشتر به دست دارد که به رنگ پوستش است و دیده نمی گردد. پشت این انگشتر یک سکه کوچک جاسازی شده است. این سکه در یک فضای خالی که از قبل در انگشتر جادویی قرار داده شده، جاسازی می گردد به نحوی که برای آزاد کردن آن فقط یک فشار کوچک به انگشتر یا آزاد کردن ضامن کافی است. البته هر شعبده بازی یک راه برای دور زدن این راز دارد. برای مثال ممکن است کسی سکه را پشت دست دیگرش یا در آستینش گذاشته باشد. چون این شعبده خیلی قدیمی است و بسیاری از شعبده باز ها از آن اطلاع دارند، روش های جدیدی برای غافلگیر کردن دیدنچی ها ابداع شده که عموما لو نرفته اند، اما تردستی اصلی همانی است که برایتان توضیح دادیم.
پنهان کردن اشیای غول پیکر
تا همین چند سال پیش پنهان کردن اشیای بزرگ یکی از مهم ترین تردستی هایی بود که می توانست دیدنچی ها را شگفت زده کند. این بازار تا جایی مورد استقبال مردم بود که کار شعبده باز ها از غیب کردن خودرو و ترن به ساختمان های بزرگی مثل مجسمه آزادی در آمریکا هم رسید. تمام مراحل هم به نظر خیلی ساده و عادی به نظر می رسید. شعبده باز با یاری هلیکوپتر روی مجسمه بزرگ پرده می اندازد. بعد یک ورد عجیب می خواند و در حالی که دیدنچی ها و حتی دوربین رسانه ها روی سازه بزرگ بتنی زوم نموده اند، همه چیز را ناگهان غیب می نماید. هر چند در طول سال هایی که از ابداع این شعبده گذشته، روش های جدیدی برای اجرای آن ابداع شده که راز تمام شان هنوز فاش نشده است، اما یک اصل ثابت در شعبده پنهان کردن مجسمه آزادی وجود دارد.
آن هم به خطا انداختن مردم با استفاده از تعداد زیادی آینه است که در جا های درست قرار گرفته اند. این آینه ها نور را طوری بازتاب می دهند که انگار جلوی مجسمه به طور کامل پوشیده شده است. مکانیزم دقیقی که باعث می گردد این آینه ها با سرعت و در عرض چند دقیقه بالا بیایند و مجسمه را بپوشانند هنوز لو نرفته، اما هر چند وقت یک بار، محاسباتی که تعداد آینه ها، محل قرارگرفتن آن ها و زاویه جایگذاری آینه ها را معین می نماید، پیشنهاد می شوند. به خاطر پرخرج بودن آزمایش این روش ها، همه چیز فعلا در حد محاسبه روی کاغذ است.
غیب کردن لیوان و سکه
یکی از مشهورترین شعبده هایی که در کلاس های شعبده بازی آموزش داده می گردد مربوط به غیب شدن لیوان است. در این نمایش، شعبده باز یک لیوان را بیرون آورده و آن را جلوی چشمان دیدنچی ها می گیرد، بعد هم در حالی که آن را با پارچه ای می پوشاند ناگهان آن را غیب می نماید. یک شعبده شبیه این هم وجود دارد که در آن، شعبده باز یک شیء کوچک مثلا سکه یا توپ را در چند لیوان پنهان نموده و آن را بعد از چند بار چرخاندن غیب می نماید، آن هم در حالی که به نظر نمی رسد دستش با میز یا لیوان در تماس است. او لیوان ها را بر می دارد تا داخل و بیرون آن ها را به دیدنچی ها نشان بدهد، اثری از توپ یا سکه نیست.
برای آنکه دیدنچی ها بیشتر شگفت زده شوند، شعبده باز کتش را هم بیرون آورده و با پیراهن آستین کوتاه جلوی شان ظاهر می گردد تا نشان بدهد که در لباسش چیزی را پنهان ننموده است. پس سکه کجاست؟ تمام راز روی میز شعبده باز قرار گرفته است. یک سوراخ بسیار کوچک به میزان سکه، توپ یا لیوان، بر روی میز ایجاد شده. زمانی که شعبده باز ادعا می نماید لیوان غیب شده، درواقع این دریچه را باز نموده و شیء مورد نظرش را به داخل روزنه راهنمایی نموده است. اما چطور چنین چیزی ممکن است در حالی که او حتی دستش به میز نخورده؟ پای شعبده باز را نباید فراموش کنید. در زیر پای او یک پدال قرار گرفته که دریچه کوچک را باز و بسته می نماید، آن هم درحالی که همه حواس دیدنچیان به دست شعبده باز یا اطراف صحنه برای پیدا کردن دستیار او معطوف شده است.
پول نصف می گردد یا مداد؟
تردستی با پول یکی از پرطرفدارترین و در عین حال ساده ترین شعبده هایی است که در تمام جهان شکل می گیرد. در این شعبده، تردست کار هایی با پول انجام می دهد که همه را به شگفتی می اندازد. یکی از محبوب ترین این شعبده ها را با عنوان نصف کردن دلار می شناسند که گفته می گردد به وسیله دیوید کاپرفیلد ابداع شده است. در این نمایش، شعبده باز یک اسکناس را برداشته و یک مداد را در دست دیگرش می گیرد. او وانمود می نماید که در حال بریدن اسکناس است. در عرض چند ثانیه، اسکناس واقعا نصف می گردد. شعبده باز در حالی که خونسردی اش را حفظ نموده، اسکناس را که از وسط و با دقت دو نیم شده، به دیدنچی ها نشان می دهد.
او معمولا برای این که حساسیت دیدنچیان را برانگیزد از اسکناس 100 دلاری استفاده می نماید که ارزش بیشتری دارد و دیدنگر با دیدن نصف شدن آن بیشتر نگران می گردد. در این مرحله، شعبده باز به مردم وعده می دهد که می تواند اسکناس را به حالت اولش برگرداند. بعد هم در عرض چند ثانیه، در حالی که دیدنچیان هنوز مبهوت و حیرت زده اند، دلار سالم را مقابل چشم شان می گیرد. همواره راه هایی برای این که آن ها بیشتر شگفت زده و مبهوت شوند، وجود دارد. یکی این که اسکناس را پیش و پس از اجرای نمایش در اختیار چند دیدنگر می گذارند تا از اصل و سالم بودن اسکناس مطمئن شوند.
برخی دیگر از شعبده بازان هم از دیدنچی ها می خواهند تا شماره سریال روی اسکناس که شماره ای منحصر به فرد است یادداشت نمایند. بعد از اجرای نمایش، با نشان دادن اسکناس و شماره سریال آن نشان می دهند که اسکناس عوض نشده و همان اسکناس پاره قبلی است که تعمبر شده است. اما راز این شعبده در کجاست؟ یکی از کار های شعبده باز ها این است که توجه شما را با چیز دیگری پرت نمایند. در این مورد هم توجه همه به اسکناس جلب شده، در حالی که تمام راز شعبده در مداد نهفته است. این مداد از قبل دو تکه شده و در انتهای هرکدام از تکه های آن، یک آهنربای قوی کار گذاشته شده که باعث می گردد در کوتاه ترین زمان ممکن، این دو قطعه به هم بچسبند.
زمانی که شعبده باز ادعا نموده اسکناس بریده شده، درواقع دو تکه مداد را از هم جدا نموده است. تنها کار مهم او این است که مداد را در حالی قرار می دهد که با استفاده از خطای دید، دیدنچی به اشتباه افتاده و فکر می نماید اسکناس نصف شده است، در حالی که در اصل، مداد نصف شده بود. شعبده باز های خبره در این باره یک توصیه مهم هم دارند؛ به جای مداد از اتوماتیک استفاده نکنید، چون کارگذاشتن آهنربا در آن خیلی سخت است و ممکن است دست تان رو گردد. البته اگر جوهر اتوماتیک کار دست تان ندهد. این شعبده یکی از تردستی های معمول در کلاس های شعبده بازی است، اما اگر تازه کار هستید، اسکناس را فراموش کنید و از کاغذ به جای آن بهره ببرید.
شعبده انسان های نصفه نیمه
نصف کردن آدم از آن کار هایی است که همواره باعث شگفتی دیدنچی ها شده است. هرچند وقت یک بار هم شعبده باز ها چاشنی نمایشی بیشتری به این تردستی اضافه می نمایند تا عده بیشتری را مبهوت و متحیر نمایند. در مدل کلاسیک این شعبده که از سال ها پیش در جهان اجرا می شده، دستیار شعبده باز روی یک تخت دراز می کشد، شعبده باز در حالی که مشغول اجرای یک سری کار های نمایشی است، روی دستیارش را با پارچه یا تخته های چوبی می پوشاند و در مقابل چشم های حیرت زده دیدنچیان ادعا می نماید که می خواهد با اره یا یک تبر او را نصف کند. در حالی که مردم با چشم های نگران صحنه را دیدن می نمایند، شعبده باز با خونسردی مشغول اره کردن می گردد.
دستیارش برای این که نشان بدهد همه چیز طبیعی است، چشم هایش را می بندد، مدام گریه نموده و فریاد می کشد، اما شعبده باز تا اره کردن تمام بدن کوتاه نمی آید. در نهایت هم دستیار چشم هایش را بسته و وانمود می نماید از ترس جان داده است. شعبده باز برای این که نشان بدهد او واقعا مرده، دو تکه چوبی که قبلا بدن کامل دستیار در آن قرار داشته و حالا به دو نیمه تبدیل شده کاملا از هم جدا نموده و هر تکه را به دیدنچی ها نشان می دهد. برخی از تردست ها یک حلقه فلزی شعبده بازی را در زیر تخت یا اطراف جعبه های چوبی حرکت می دهند تا وانمود نمایند، این تخت به هیچ جای دیگری ارتباط ندارد.
چند دقیقه بعد از آغاز نمایش، دل شعبده باز به رحم می آید و سعی می نماید تکه های بریده بدن دستیارش را به هم بچسباند. او با ساده ترین روش ممکن جعبه ها را به هم نزدیک نموده و ادای چسب زدن به جعبه را در می آورد. هیچ کس باور نمی نماید که این کار ها فایده ای داشته باشد، اما بعد از چسبیدن جعبه ها به هم، پا، دست و در آخر سر دستیار آغاز به حرکت می نماید. او زنده شده است! اما چگونه؟ در این تردستی، دستیار شعبده باز درون تختی چوبی در حالی که زانوهایش را در بغل گرفته، خوابیده است. شخص دیگری که پاهایش با پای دستیار از نظر میزان شباهت دارد، در زیر جعبه دیگری خوابیده و پاهایش را بیرون گذاشته است.
از همان آغاز نمایش، دو انسان جدا در جعبه خوابیده اند که به طور هماهنگ دست ها و پاهایشان را تکان می دهند. وقتی شعبده باز ادای بریدن را در می آورد، سر دستیار و پاهایش هر دو بی حرکت هستند و بعد از خاتمه شعبده جان گرفته و حرکت می نمایند. وقتی در خاتمه نمایش شعبده باز از دستیارش می خواهد بیرون بیاید تا همه ببینند آسیبی ندیده، او خیلی سریع پاهایش را از حالت جمع نموده، خارج نموده و بیرون می پرد. در همین حالت، نفر دوم پاهایش را از جعبه بیرون می آورد.
پ
منبع: برترین ها